تداوم بهبودی درترک اعتیاد با معجزه NA
خداوندا؛ آرامشی عطا فرما تا بپذیرم آنچه را که نمیتوانم تغییردهم، شهامتی که تغییردهم آنچه را که میتوانم و دانشی که تفاوت آن دو را بدانم.
این دعای معتـادان گمنام است دعایی، که همراه با طی کردن قدمهای ۱۲گانه بسیاری از گرفتاران به مـواد مخـدر را از مصرف دارو و قرص بینیاز می کند.
نمیدانم خوشی بیش از حد یا ناراحتی و مشکلاتی که داشتم بود که به اعتیاد کشیده شدم یا مسائل دیگر اما فکر میکنم اگر کسی بگوید یکی از اینها عامل اعتیـاد است دروغ گفته من اینها را در هم ادغام میکنم من هم دو سه مشکل برایم پیش آمده بود، از جمله از دست دادن تنها فرزند پسرم و از دست دادن پـدر و مـادرم در یک تصادف از طرفی رفقای نافـرم دورم بودند، من زمینه شروع اعتیـاد را داشتم، غرور داشتم با خودم گفتم هفتهای یکبار این کار را انجام میدهم اما کم کم زمان آن کاهش یافت یک وقت به خودم آمدم دیدم هر روز دارم این کار را انجام میدهم طوری شد که اگر یک روز مواد مصرف نمیکردم انگار کمبودی داشتم. یکباره دیدم انگ اعتیاد ناخواسته به من چسبانده شده، گفتم پس بهتر است کسی مرا نبیند مثل کبکی که سرش را زیر برف فرو کند.
ضربه اولی که خوردم این بود که محبوبیت، احترام، اعتبار، حیثیت و آبرویم را از دست دادم. ضربه دوم از دست دادن سه دستگاه ماشین بود که دو تای آنها کرایهکش بود و یک مینیبوس، یک تاکسی و یک شخصی داشتم که از دستم رفتند و کارم به جایی کشید که خانـهام را هم ازدست دادم و مورد تمسخر و فحاشی زن و بچه قرار گرفته بودم.
وقتی خانمم مرا از خانه بیرون کرد دختر ۱۹ سالهام میگفت تو پدر نیستی، نامردی! برو دنبال کـار و رفقایت. این ضربههایی بود که به من وارد میشد. یک روز طبق عادت همیشه آمدم دخترم را ببرم مدرسه، دیدم که نوشتهای در جیبم گذاشته که “بابا نه بیا مدرسه و نه بیا دنبالم”. من تمام ناملایمات را دیدم همسرم میگفت که “حق نداری با وجود داشتن سه دختر به خانه بیایی”. از خودم میپرسیدم که مگر مـواد به من چه حالی میدهد؟! تصمیم گرفته بودم که تـرک کنم و به زندگیام برگردم دو مـاه ترک کردم تا اینکه دوباره معتـاد شدم. سعی کردم خانمم نفهمد ولی او فهمیده بود برای بار دوم که از خانه و زندگی طـرد شدم، یکی دو تا پتو داشتم در یک مـزرعه پیش یکسری افراد عملی زندگی میکردم. هم تریاک میکشیدم و هم گریه و التماس میکردم تا اینکه یک بار دیگر ترک کردم. ولی ابزاری که پاکیام را ادامه بدهم، نداشتم تا اینکه از طریق یکی از دوستان با انجمن معتـادان گمنام (NA) آشنا شدم و این بار دیدم همه بچههایی که با هم بـزرگ شده بودیم جزء گروه NA هستند با جلسات و قـدمها آشنا شـدم و الان اگر هفتهای سه بار سر جلسات نـروم حال خوشی ندارم چون اینها عواملی هستند که من بتوانم پاکیام را ادامه دهم. استفاده از دارو و قرص در این گروه مجاز نیست چون آن وقت ۱۵ ماه پاکی هیچ میشود. NA قانون های قشنگی دارد در ۱۲ قدم به ما یاد می دهد که چگونه در وجود خودمان صادق باشیم بار اول نتوانستم ترک را ادامه دهم اما بار دوم که با این قانون آشنا شدم تا مقطع بیش از یکسال ترک موادمخدر را دارم. انجمن هم برنامههایی ایجاد کرده که من بتوانم باز هم ماشین بخرم و بتوانم درخدمت خانوادهام باشم. هر معتادی که میخواهد ترک کند بهترین راه ترک : قانون ( NA ) است.
آشنایی مختصر با انجمن معتادان گمنام (NA)
از آنجایی که جهت ترک اعتیاد فرد معتاد علاوه بر وابستگی جسمی باید مراحل سخت ترک وابستگی روانی به مواد مخدر را طی کند بنابراین لازمه ترک وابستگی روانی اجرای قدمهای دوازدهگانه است که به مددجویان کمک میکند از طریق راهنمای خود بر وابستگی روانی اعتیاد غلبه کنند. طبق آمارهای رئیس سازمان زندانها اکنون ۴۸ درصد زندانیان، معتادان به مواد مخدر هستند. در چند دهه اخیرکشورها راههای متفاوتی برای کاهش تقاضای مواد مخدر را در دستور کار خود قرار دادهاند یکی از مهمترین اقداماتی که جهت ترک و درمان معتادان انجام شده مشارکت سازمانهای غیردولتی (NGO ) در حوزه درمان معتادان است که انجمن معتادان گمنام (NA ) یکی از این سازمانهای غیردولتی است.
در سال ۱۹۳۵ میلادی انجمنی به نام الکلیهای گمنام ( AA ) تاسیس شد که از طریق برنامهای معنوی جهت ترک و درمان اعتیاد الکلیها با روش سنت های ۱۲ قدمی بنیان نهاده شد از آنجا که روش درمان(AA )روش موفقی جهت درمان الکلی ها بود این روش در سال ۱۹۵۳ میلادی برابر با ۱۳۳۲ هجری شمسی جهت درمان معتادان ( NA ) به کار گرفته شد این برنامه حمایتی همانند انجمن ( AA ) از طریق سنتهای ۱۲ قدمی نسبت به ترک و درمان معتادان به مواد مخدر کار خود را در سراسر جهان آغاز کرد.
انجمن معتادان گمنام، یک انجمن غیرانتفاعی از زنان و مردانی است که اعتیاد به مواد مخدر مشکل اصلی زندگیاشان بوده است این برنامه یک برنامه پرهیز کامل از هرگونه ماده مخدر است تنها لازمه عضویت در این انجمن “تمایل” به قطع مصرف مواد مخدر است.
در معتادان گمنام هیچ شرط و شروطی وجود ندارد، به هیچ سازمانی وابسته نیست، حق عضویتی وجود ندارد و هر کس که تمایل داشته باشد، بدون در نظر گرفتن سن، جنس، مذهب، نژاد و ملیت میتواند به این انجمن بپیوندد. روش بهبودی از بیماری اعتیاد در معتادان گمنام بر مبنای ارزش درمانی کمک یک معتاد به معتاد دیگر است اعضای این انجمن از طریق کارکرد ۱۲ قدم معتادان گمنام و شرکت مرتب در جلسات گروهی چگونگی زندگی بدون مصرف موادمخدر را از یکدیگر میآموزند و پیامدهای ناشی از بیماری اعتیاد را بهبود می بخشند. اعضای با تجربه به عنوان راهنما افراد جدید را تحت حمایت خود قرار میدهند راهنما گرفتن و راهنما شدن در قلب و عمق برنامههایNA جای دارد.کمک معتاد به معتاد دیگر، راهنما شدن و راهنما گرفتن، در واقع همانند یک خیابان دو طرفه است که عضو قدیمی به فرد تازه وارد کمک میکند. در برنامه NA راهنما یک معتاد درحال بازیابی است که بهبود یافته و در واقع مراحل رشد بعد از ترک را طی میکند و دارای تجربیات بیشتری است این فرد با مشارکت و بازگویی تجربیات خوب و بد زندگی و در مسایل شخصی و خصوصی رهجو، راهنمایی و مشاوره میدهد؛ به طور کلی یک راهنما باید مراحل ترک اعتیاد و بهبودی را پشت سر گذاشته باشد.
پیگیری قدم های ۱۲گانه روابط میان معتادان را صمیمانه میکند و منجر به قطع مصرف موادمخدر در میان اعضاء می شود.
این انجمن برپایه اصولی همانند صداقت، روشن بینی، ایمان، تمایل و فروتنی استوار است و به اعضا میآموزد که این اصول را مبنای فعالیت خود درانجمن قرار دهند، نحوهی استفاده از اصول هر فرد مطابق با میل شخص معتاد است بنابراین هر کس که تمایل داشته باشد مصرف مواد مخدر را قطع کند میتواند عضوی از این انجمن باشد و اصل گمنامی باعث میشود تا معتادان بدون ترس از فعالیتهای اجتماعی و قانونی، در جلسات شرکت کنند. این مساله برای معتادی که قصد دارد برای اولین بار در جلسات شرکت کند، مساله مهمی است. گمنامی، فضای یکسان و مساوات را در جلسات به وجود میآورد و این اطمینان را برای فرد ایجاد میکند که هیچ فرد یا شرایطی مهمتر از بهبودی در قالب مشارکت نیست.
قدمهای ۱۲ گانه ای که در قالب برنامه بهبودی معتادان قرار دارد و به کارگیری آنها به طور عملی و رعایت اصول معنوی موجب تحول در زندگی افراد میشود عبارتند از :
– قدم اول : ما اقرار کردیم که در برابر اعتیادمان عاجز بودیم و زندگی غیرقابل اداره شده بود.
– قدم دوم : ما به این باور رسیدیم که یک نیروی برتر میتواند سلامت عقل را به ما بازگرداند.
– قدم سوم : ما تصمیم گرفتیم که اداره زندگیمان را به مراقبت خداوند، بدان گونه که او را درک میکردیم، بسپاریم.
-قدم چهارم : ما یک ترازنامه اخلاقی بیباکانه و جستوجوگرانه از خود تهیه کردیم.
-قدم پنجم : ما چگونگی دقیق خطاهایمان را به خداوند، به خود و یک انسان دیگر اقرار کردیم.
– قدم ششم : ما آمادگی کامل پیدا کردیم که خداوند کلیه نواقص شخصیتی ما را برطرف کند.
– قدم هفتم : ما با فروتنی از او خواستیم کمبودهای اخلاقی ما را برطرف کند.
– قدم هشتم : ما فهرستی از تمام کسانی که به آنها صدمه زده بودیم تهیه کرده و خواستار جبران خسارت از تمام آنها شدیم.
– قدم نهم : ما به طور مستقیم در هر جا که امکان داشت از این افراد جبران خسارت کردیم مگر درمواردی که اجرای این امر به ایشان یا دیگر افراد لطمه بزند.
-قدم دهم : ما به تهیه ترازنامه شخصی خود ادامه دادیم و هر گاه در اشتباه بودیم سریعا به آن اقرار کردیم.
– قدم یازدهم : ما از راه دعا و مراقبه خواهان ارتقای رابطه آگاهانه خود با خداوند بدان گونه که او را درک میکردیم شده و فقط جویای آگاهی از اراده او برای خود و قدرت اجرایش شدیم.
– قدم دوازدهم : با بیداری روحانی حاصل از برداشتن این قدمها، ما کوشیدیم این پیام را به معتادان برسانیم و این اصول را در تمام امور زندگی خود به اجرا درآوریم.
در حال حاضر همه روزه جلسات متعددی درسراسر جهان و ایران برگزار می شود و تعداد قابل توجهی ازمعتادان درجستجوی بهبودی توانسته اند با کمک اصول این انجمن بهبودی و سلامت خود را دنبال کنند.
به امید جامعه ای پاک و عاری از اعتیاد
نویسنده: فتاح رضایی مددکار اجتماعی و روانشناس؛ مدیر مسئول کلینیک مددکاری اجتماعی طلوع مریوان
انتشاریافته در مجموعه تخصصی مددکاری اجتماعی ایرانیان